به نام خدایی که در این نزدیکیست...

روزنوشت های کوتاه من!

به نام خدایی که در این نزدیکیست...

روزنوشت های کوتاه من!

سلام.

یه چندوقتی هست درگیرم باخودم،با امیرحسین، همه ش بهونه گیری و دعوا و بحث!

نمیدونم چمه... خودم اعصابم خورده ازدست خودم. بهم ریختم بدجوووور. هی میخوام کنترل کنم خودمو وچیزی نگم هی نمیشه! چیزای بی اهمیت به قدری برام مهم شده که خدا میدونه...

هی میگم نکنه خبریه بهم ریختنم واسه بچه و این چیزا نباشه،ولی خب مطمئنم خبری نیست!

دعا کنین روبه راه شم...

پ ن:تو این یه هفته تنها خبری که باعث شد ازته دل خوشحال شم و خنده به لبم بیاد و دلم قنج بره ،دیدن عکس فاطمه اسرای عزیزم بود....جیگریه برا خودش!

ایشالا که زهرا روزبه روز بهترشه و ما بیایم دیدنش!:*

  • farnaz motieeyan

نظرات  (۱)

  • زهرا طالبی
  • سلام فرناز گل
    عزیزم نبینم ناراحتیتو!
    برای منم هر چند وقت یه بار همچین حالتایی پیش میاد.چیزی نیس بابا.ان شاءالله خیره عزیزم.
    خدارو شکر که دختر ما تونسته شمارا خوشحال کنه. همین خودش کلی ارزش داره.
    منتظرتونم بی صبرانه دوستای گلم
    پاسخ:
    قربونت برم. ممنون.
    واقعا؟؟پس طبیعیه یعنی؟
    واقعا واسه چندساااعت حالم از این رو به اون رو شد با دیدن عکسش و صحبت با خودت;-)

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی